بر اساس مدل "روسي فتنه"، طراحي براي ناآراميها از شهرهاي كوچك با توجه به تكثرهاي قومي و مذهبي آغاز و سپس به شهرهاي بزرگ و تهران منتقل مي‌شود. موضوع این است که شیوه‌ سازماندهی و مدیریت اعتراضات اخیر در روسیه با شیوه رایج انقلاب‌ها مخملی تفاوت داشت. برخلاف شیوه‌های کلاسیک که معمولاً با بسیج هدفمند طبقه متوسط شهری و اکثراً با محوریت اعتراضات در پایتخت، جرقه انقلاب مخملی زده می‌شد، در نسل جدید این خُدعه؛ نطفه اعتراضات در شهرهایی به غیر از «پایتخت» منعقد می‌شود . با جوسازی رسانه‌ای و عملیات روانی، اعتراضات از حاشیه کشور به مرکز تسری داده می‌شود و با موجی تقویت شده به حاشیه‌ها بازمی‌گردد. مدل جدیدی که در روسیه در حال پیاده‌سازی(البته به‌عنوان پایلوت) است علاوه بر اعتراض‌سازی‌های شبه‌مدنی با گرایشات قومی و گروه‌های تجزیه‌طلب و گروه‌های تروریستی ترکیب شده است. مزایای این سلاح دموکراتیک(!) نسبت به نسل قبلی آن(انقلاب مخملی کلاسیک) آن‌است که؛ 1- توانایی مانور سیاسی و قدرت غافل‌گیری بیشتر دارد؛ 2- اعتراض‌های مدیریت‌شده چون در سطح کشور پخش شده می‌تواند در برابر اتهام خاستگاه طبقگی اعتراضات مقاومت کند؛ 3- کنترل اغتشاشات سخت‌تر است چون صحنه میدانی آن پخش شده است 4- خواسته‌های تجزیه‌طلبانه و قومیت‌مدارانه به کمک اغتشاشات می‌‌آید؛ 5- بخش عمده‌ای از مردم کشور و نه صرفاً پایتخت‌نشینان را درگیر می‌‌کند.

آمریکایی‌ها می‌خواهند با استفاده از عقبه خیانتکار اصلاح‌طلبان فتنه‌گر در ایران به همراه سیاه‌لشگری از گروهک‌های تجزیه‌طلب و قومیت‌گرا و با یاری بی‌بصیرتی نامزدهایی که به رأی‌های طایفگی و قومیتی دل بسته‌اند، کد «تقلب» را به دور افتاده‌ترین شهرستان‌ها و حتی روستاها ببرند. اگر کانون فتنه 88 صرفاً در تهران بود، طراحی فتنه انتخاباتی بعدی برای حداقل 20 شهر و شهرستان کوچک و بزرگ است(اغتشاشات روسیه در بیش از 70 شهر و منطقه روی داده است).

«استراتژیست‌های آمریکایی‌ سال 2014 را پایان رویارویی غرب و ایران تعبیر کرده‌اند» و به خیال خام خودشان می‌خواهند کار ایران را تا آن موقع تمام کنند. پس از این‌رو انتخابات آتی مجلس برای آنها کلیدی است؛