واجب فدای مستحب
بسیارند افرادی که واجب را فدای مستحب میکنند. مثلاً برای
این که به ثواب مراسم احیا برسند، تا نزدیک صبح بیدار میمانند، اما
نزدیکیهای اذان صبح میخوابند و نمازشان قضا میشود. یا تا آخر شب به
سینهزنی میپردازند و از نماز واجب خود غفلت میوزند. یا برای رسیدن به نماز
جماعت با سرعت به طرف مسجد میروند و برای اینکه به رکوع نماز جماعت
برسند، بدون اینکه توقف و آرامشی پیدا کنند، اقتدا میکنند و نمازشان مشکل
پیدا میکند.
خمس و زکات واجب را نمیدهند،
اما صدقات مستحبی را میدهند. برای فراگیری واجبات دینی خود قدمی
برنمیدارند، اما برای نیازهای غیر واجب خود نهایت سعی و تلاش را به کار
میبرند.
نمازهای واجب خود را نمیخوانند، اما
برخی از نمازهای مستحبی را میخوانند، همچون نماز عید فطر و نماز زیارت.
روزه واجب را نمیگیرند، اما روزه مستحبی را میگیرند. بدهیهای خود را
نمیدهند، اما سفره اطعام و خیرات پهن میکنند.
اطاعت والدین که واجب و لازم است را ترک میکنند، اما اطاعت از دیگران را که واجب نیست، بر خود لازم میدانند.
این همه در حالی است که ترک عمل مستحبی مؤاخذه ندارد، ولی ترک عمل واجب مؤاخذه و عذاب دارد.