سین فاطمی
رسيده عيد و دلها شاد و خرم ، همه در فکر ديدارند با هم
همه آماده اند سفره بچينند ، به فکر سفره هاي هفت سينند
منم در سفره دارم هفت سين را ، ولي توام شده با داغ زهرا (س)
بود سين نخست سيلي کينین ، به روي مادرم با دست سنگين
ببين بر سفره سین دومم را ، که سويي نيست در چشمان زهرا (س)
بگويم سين سوم تا بسوزي ، که مادر سوخت بين کينه توزي
از اين ماتم دل حيدر غمين است ، که سين چهارم سقط جنين است
به روي سفره سين پنجم اين است ، سر سجاده اش زينب حزين است
شده سفره پر از اشک شبانه ، ششم سين مانده سوت و کور خانه
چه گويم من از اين سين آخر ، بود آن سينه ي مجروح مادرم